تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال یکی از مهمترین مشکلات و سوالاتی است که معمولاً کاربران و تریدرهای تازه وارد دنیای ارزهای دیجیتال – و سایر بازارهای مالی – با آن روبهرو میشوند. شاید برای شما نیز هنگام ورود به بازار این سوال پیش آمده باشد که تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال چیست و هر یک از انواع تحلیلها، کجا به دردتان خواهند خورد.
در این مطلب، قصد داریم در خصوص تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال به تفصیل صحبت کرده و پس از مروری کوتاه بر نحوه انجام هر یک از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال یا بنیادی، معایب، مزیتها و تفاوتهای آنها با هم را معرفی و مقایسه کنیم. با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) که به آن تحلیل فنی نیز گفته میشود، در حقیقت استفاده از روندهای قیمتی پیشین یک نماد معاملاتی، ارز دیجیتال، جفت ارز، طلا یا غیره… برای پیشبینی روند قیمتی آینده آن است.
نکتهای که در مورد تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد، این است که در این نوع تحلیل هیچ کاری با دلایل بروز روندهای قیمتی مورد نظر نداریم و تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد، این است که وند قیمتی و حجم معاملات نماد مورد نظر طی یک بازه زمانی – اصطلاحاً تایم فریم – خاص چگونه بوده است.
تئوری سازنده تحلیل تکنیکال این است که «تاریخ خودش را تکرار میکند»! یعنی اگر در روند قیمتی یک ارز دیجیتال مثل بیتکوین، قبلاً بارها شاهد یک الگوی خاص بودهایم، به احتمال زیاد آن الگو باز هم به همان شکل تکرار خواهد شد. پس کسی که بتواند الگوی مورد نظر را تشخیص بدهد، میتواند روند قیمتی بیتکوین را تشخیص داده و پیشبینی کند.
پس با این اوصاف، ما در تحلیل تکنیکال فقط با دو داده سر و کار خواهیم داشت:
- نمودار قیمتی و روند قیمتی
- حجم معاملات
این دو داده، به راحتی از طریق وبسایتهایی مثل تریدینگ ویو (Trading View) یا کوین مارکت کپ (Coin Market Cap) قابل دسترسی هستند.
کافیست وارد وبسایتهای مورد نظر شده و نمودار قیمتی نماد معاملاتی مورد نظرتان – مثلاً بیتکوین – را باز کنید تا هم به روند قیمتی آن در تایم فریمهای مختلف دسترسی داشته باشید و هم بتوانید حجم معاملات آن را مشاهده و آنالیز کنید.
اما یکسری ابزارها نیز برای انجام تحلیل تکنیکال نیاز خواهید داشت. ابزارهایی که مهمترین آنها عبارتند از:
- الگوها (Patterns)
- اندیکاتورها (Indicators)
الگوها (Patterns)
الگوها، یک سری مجموعه رفتارهای تکراری نمادهای معاملاتی هستند که در صورت تکرار میتوانند پیشبینی کننده رفتار قیمتی نماد معاملاتی مورد نظر پس از خود باشند. برای درک بهتر این موضوع، به مثال زیر توجه کنید:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) یکی از الگوهای پر کاربرد در بازار ارزهای دیجیتال است. زمانی که این الگو مشاهده شود، به ویژه در صورتی که شکل آن کاملا منظم و متقارن باشد، به احتمال زیاد روندی که پیش از الگو وجود داشته برعکس خواهد شد.
یعنی اگر قبل از الگو بازار صعودی بوده است، بعد از الگو روند قیمتی ارز دیجیتال مورد نظر شروع به ریزش و نزول خواهد کرد.
متداولترین الگوهایی که میتوان در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار داد نیز عبارتند از:
- الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
- الگوی دوقلو یا دوگانه (Double Pattern)
- الگوی کنج یا وج (Wedge)
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم چهارگوش یا مستطیلی (Flag)
- و مواردی از این دست…
اندیکاتورها (Indicators)
اما اندیکارتورها (Indicators)، ابزارهایی پیشرفته هستند که به کمک مجموعهای از فرمولهای ویژه، روندهای بازار را ارزیابی و پیشبینی میکنند. بنابراین، میتوانند در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی و خصوصاً ارزهای دیجیتال کاربرد داشته باشند.
عمدهترین کاربردهای اندیکاتورها عبارتند از:
- هشدار دادن
- تایید روندهای کنونی بازار
- پیشبینی روندهای آینده بازار
برخی از متداولترین و پر کاربردترین اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نیز عبارتند از:
- اندیکاتور مکدی (MACD)
- اندیکاتور آر اس آی (RSI)
- اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Band)
- و مواردی از این دست…
برای اینکه بتوانید به آموزش جامع تحلیل تکنیکال دسترسی داشته و الگوها، روندها، اندیکاتورها و سایر جزئیات تحلیل تکنیکال بازارهای مالی را به خوبی یاد گرفته و تسلط پیدا کنید، میتوانید از مقاله «تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی؛ آموزش 0 تا 100 تحلیل تکنیکال» کمک بگیرید.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) نوع دیگری از تحلیلهای مورد استفاده برای پیشبینی روندهای قیمتی نمادهای معاملاتی در بازارهای مالی است که در حقیقت، ارزش ذاتی یک نماد معاملاتی را ارزیابی میکند.
شاید از خودتان بپرسید که خوب… این یعنی چه؟!
توضیح میدهیم… فرض کنید شما در حال سرمایهگذاری روی ارز دیجیتال بیتکوین هستید. ولی به خوبی نمیدانید که این ارز دیجیتال در آیندهای نه چندان دور چه روند قیمتی خواهد داشت… آیا سرمایهگذاری روی آن درست است؟ آیا ممکن است بیتکوین طی سالهای آتی به رقمهای بالایی مثل 100 هزار دلار دست یافته و سرمایهگذارانش را خوشحال کند؟ یا نه… ممکن است چند سال بعد این ارز دیجیتال و دیگر همنوعانش حتی یک پشیز هم نیرزند؟!!
همه اینها، سوالاتی هستند که تحلیل فاندامنتال تا حدودی – نه 100 درصدی و تضمینی – میتواند به آنها پاسخ دهد.
تحلیل فاندامنتال، بر اساس یک سری دادهها و ارزیابیها، تخمین میزند که ارزش ذاتی بیتکوین در حال حاضر مثلاً 50 هزار دلار است. این در حالی است که قیمت این ارز دیجیتال در بازار، فعلا روی 40 هزار دلار ایستاده است! پس با این اوصاف، میتوان امیدوار بود که با سرمایهگذاری روی این ارز دیجیتال میتوان به سودآوری دست یافت چون بیتکوین قرار است دیر یا زود به ارز واقعی خودش برسد.
در واقع، با استفاده از تحلیل فاندامنتال شما به یک سیگنال برای سرمایهگذاری روی بیت کوین دست پیدا می کنید که همین موضوع، مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال است. تحلیل تکنیکال، ارائه دهنده سیگنال برای ترید کردن است و تحلیل فاندامنتال، به درد سرمایهگذاریهای شما میخورد و سیگنال ارائه میدهد. در ادامه، بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.
مراحلی که باید در تحلیل فاندامنتال به آنها پرداخت به سه دسته تقسیم بندی میشوند:
- مرحله اول – تحلیل فاندامنتال خودِ پروژه
- مرحله دوم – تحلیل فاندامنتال بازار
- مرحله سوم – ترکیب پارامترها
مرحله اول – تحلیل فاندامنتال خودِ پروژه
به عنوان مثال، اگر قرار باشد برای سرمایهگذاری روی بیت کوین آن را تحلیل کنیم، قبل از هر چیز مواردی که میتوانند در تعیین ارزش ذاتی این ارز دیجیتال مهم تاثیر داشته باشند، مواردی هستند که در ماهیت پروژه و شبکه بیت کوین قابل ارزیابیاند. مواردی از قبیل:
- وایت پیپر پروژه
- تیم توسعه دهنده
- سوابق و فعالیتها
- کاربردهای نماد یا دارایی
- حامیان و سرمایهگذاران پروژه
- منتقدان و رقبای پروژه
- اخبار پروژه
شما باید دقیق و موبهمو کلیه موارد فوق را ارزیابی کرده و آنها را در تحلیل فاندامنتال خودتان دخیل کنید تا نتیجهای مطلوب و نزدیک به واقعیت به دست آورید.
مرحله دوم – تحلیل فاندامنتال بازار
نکتهای که وجود دارد این است که بر خلاف تحلیل تکنیکال، در تحلیل فاندامنتال همه عوامل تاثیرگذار روی روندهای قیمتی مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند.
در واقع، این نیز یکی دیگر از مواردی است که جزو تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال محسوب میشود! اینکه در تحلیل تکنیکال فقط خود، قیمت و روند قیمتی مهم است ولی در تحلیل فاندامنتال، هر چیزی که روی این روند قیمتی تاثیرگذار باشد نیز تحلیل و ارزیابی و بررسی میشود. کار سخت شد نه؟!
برای اینکه بتوانید بازار را تحلیل کرده و عوامل تاثیرگذار بر قیمت و روند قیمتی نماد معاملاتی مورد نظرتان – در اینجا بیتکوین – را شناسایی کنید، لازم است روی فاکتورهای زیر تمرکز کنید:
- ارزش کل بازار
- حجم معاملات
- صرافیها یا عرضه کنندهها
- کاربران، سرمایهگذاران یا متقاضیان
- و مواردی از این دست…
البته، در کنار موارد عنوان شده که بیشتر شامل بازار پیرامون نماد معاملاتی مورد نظر میشوند، برخی معیارهای بیربط هم ممکن است در تحلیل فاندامنتال یک نماد معاملاتی دخیل باشند. مواردی از قبیل:
- سیاستهای اقتصادی قدرتهای برتر جهان (مثلا آمریکا)!
- سیاستهای رگولاتورهای برتر جهان (کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) یا فدرال رزرو)!
- جنگ بین دو کشور و سایر تنشهای ژئو پولیتیک در سراسر جهان
- و مواردی از این دست…
پس در تحلیل فاندامنتال، شما باید به همهچیز و همهکس توجه داشته باشید!!
مرحله سوم – ترکیب پارامترها
در مرحله سوم از تحلیل فاندامنتال نیز کافی است کلیه معیارهای به دست آمده و تحلیل شده در مراحل اول و دوم را با هم ترکیب کنید. برخی از این معیارها، نشان دهنده آینده ای روشن و پر از صعود برای نماد معاملاتی مورد نظر خواهند بود در حالی که برخی دیگر ممکن این نقاطی کور را نشان دهند.
شما باید بتوانید معیارهای مختلف را با هم ترکیب کرده و در نهایت، به ارزش ذاتی نماد مورد نظرتان دست پیدا کنید. پس از آن، تصمیمگیری آگاهانهای در خصوص سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری روی آن خواهید داشت.
برای کسب اطلاعات تکمیلی در خصوص تحلیل فاندامنتال و آموزش گام به گام و مفصل آن، میتوانید از مقاله «تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) در بازارهای مالی؛ آموزش 0 تا 100 تحلیل بنیادی» کمک بگیرید.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
اما می رسیم به موضوع اصلی این مقاله، که بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال در بازارهای مالی است. در حالت کلی، تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال را از چند منظر میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد:
- نحوه فعالیت در بازارهای مالی
- استراتژیهای معاملاتی مورد استفاده در بازار
- میزان دسترسی به اطلاعات و مهارتهای فردی
- میزان مدیریت ریسک فردی
- اعتبار تحلیل مورد نیاز
نحوه فعالیت در بازارهای مالی
قبل از هر چیز، باید دید نحوه فعالیت شما در بازارهای مالی به چه صورت است. واقعیت این است که برخی از کاربران تازهوارد که میخواهند در بازار مثلا ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشند، نه سرمایه چندانی برای فعالیت در این بازارها دارند و نه مهارت و دانش کافی…
این دست از کاربران، سرمایهگذاران حرفهای نیستند و صرفاً با عطش «یک شبه پولدار شدن!» وارد بازارهای مالی و خصوصاً ارزهای دیجیتال میشوند. برای این قبیل کاربران احتمالاً تحلیل تکنیکال کاربردیتر باشد!!
در حالت کلی، افرادی که در بازارهای مالی فعالیت دارند دو نوع هدف را دنبال میکنند:
- ترید کردن (Trading)
- سرمایهگذاری (Investing)
کاربرانی که ترید میکنند، معمولاً تریدهای ساعتی یا حتی کوتاهتر دارند و پوزیشنهایی که در بازارهای مالی فعال میکنند، نهایتا تا چند روز – یا حداکثر چند هفته – دوام میآورند.
این در حالی است که مثلاً در بازار فارکس، بسیاری از کاربرانی که طلا (XAU/USD) خریداری میکنند با چشمانداز 2 الی 5 ساله به این سرمایهگذاری نگاه میکنند.
با این اوصاف، میتوان گفت که مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال در همین مورد نهفته است. اینکه تحلیل تکنیکال بیشتر برای ترید کردن مورد استفاده قرار می گیرد که قیمت یک نماد معاملاتی را در کوتاه مدت پیشبینی میکند. در حالی که تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت مناسب است تا با ارزیابی ارزش ذاتی نماد معاملاتی مورد نظر، روند قیمتی آن برای آیندههای نسبتاً دور پیشبینی شود.
استراتژیهای معاملاتی مورد استفاده در بازار
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از منظر استراتژیهای معاملایت مورد استفاده نیز تقریباً مشابه با چیزی است که در مورد قبل به آن اشاره شد. در حالت کلی، هر تریدری برای فعالیت در بازارهای مالی از یک سری استراتژیهای معاملاتی خاص استفاده میکند. استراتژیهایی از قبیل:
- اسکالپینگ (Scalping)
- سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
- دی تریدینگ یا ترید روزانه (Day Trading)
- پرایس اکشن (Price Action)
- پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
- و امثال آنها…
در استراتژی معاملاتی اسکالپینگ (Scalping) یا نوسان گیری، فرد معمولاً مدام پای سیستم است تا به محض مشاهده افزایش یا کاهش قیمت و پیشبینیهای خیلی کوتاه مدت، به صورت لحظهای در عرض چند دقیقه یا ساعت سود برداشت کرده و پوزشنهای خود را ببندد.
در دی تریدینگ همانطور که از نام آن هم میتوان حدس زد، پوزشنها نهایتا تا یک روز معاملاتی باز میمانند. این در حالی است که در سوئینگ تریدینگ ممکن است تریدر از چند ساعت تا چند روز پوزشنهای خودش را نگه دارد تا به سودآوری برسد.
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن کاملاً بر روندهای قیمتی حاکم بر بازار و تحلیل تکنیکال استوار است و صرفاً بر اساس الگوها و اتفاقهایی که در بازار میافتند معامله میکند. در نهایت، پوزیشن تریدینگ هم به معاملاتی اطلاق میشود که شبیه هولد (Hold) کردن نمادهای معاملاتی هستند و ممکن است برای میان مدت یا بلند مدت، پوزیشنهای ایجاد شده باز بمانند.
انتخاب هر یک از این استراتژیها به عوامل زیادی بستگی دارد. مثلاً ممکن است فردی زمان لازم برای انجام موارد اول و دوم را نداشته باشد و به دلیل محدودیت زمانی، ترجیح دهد پوزیشن تریدینگ انجام دهد. برخی ممکن است ترجیح دهند حالت بیابینی را در نظر گرفته و از دو پوزیشن دی تریدینگ یا سوئینگ تریدینگ استفاده کنند. در حالی که برخی از تریدرها هم علاقه دارند نمادهای معاملاتی را هولد کنند و به عبارتی، علاقهمند به سرمایهگذاریهای بلند مدت هستند و زمان و یا حوصله چک کردن بازار و ترید کردن مداوم را ندارند.
هر تریدر، بر اساس نوع استراتژی انتخاب باید تحلیل مورد نیاز را بلد باشد. برای اسکالپینگ و دی تریدینگ و پاریس اکشن، تحلیل تکنیکال نیاز خواهید داشت. سوئینگ تریدینگ میتواند در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال نیز بطلبد و این در حالی است که برای پوزیشن تریدینگ، تحلیل تکنیکال کارساز نیست و حتماً باید تحلیل فاندامنتال بلد باشید.
میزان دسترسی به اطلاعات و مهارتهای فردی
این نکته را در نظر داشته باشید که برای تحلیل کردن، به یکسری استعداد ها و مهارتهای فردی نیز در کنار آموزش نیاز خواهید داشت. اگر در ریاضیات و هندسه خیلی خوب نبودهاید، شاید تحلیل تکنیکال چندان جذابیتی برای شما نداشته باشد تا نتوانید آنطور که باید از عهده این تحلیل بربیایید.
در عین حال، تحلیل فاندامنتال نیز برای آن دسته از کاربران و فعالان بازارهای مالی مناسب است که مدام پیگیر اخبار هستند، به مطالعه علاقه دارند و مثلاً هنگام مطالعه وایت پیپر (White Paper) یک پروژه خسته نمیشوند و با علاقه اینکار را انجام میدهند!
پس، فقط به میزان سودآوری و یک شبه پولدار شدن و این موارد فکر نکنید. باید استراتژی و نوع تحلیلی را انتخاب کنید که با شما و مهارتها و توانمندیهایتان سنخیت دارد و از عهدهاش بر میآیید. این یکی دیگر از موارد مهم در مبحث تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال است.
میزان مدیریت ریسک فردی
قبل از انتخاب نوع معامله – از نظر ترید کردن یا سرمایهگذاری – و استراتژی معاملاتی مورد نظر و به تبع آن، تحلیل مورد نیاز، این سوال را از خودتان بپرسید که «من چقدر مدیریت ریسک دارم»؟!
چرا؟!! چون این نکته را باید در نظر داشته باشید که در معاملات کوتاه مدت، معمولاً ریسک بسیار بالا است و شما باید به صورت مداوم مدیریت ریسک داشته باشید و به سرعت بتوانید در لحظه تصمیمگیری کرده و اقدام کنید.
در حالی که در سرمایهگذاریهای بلند مدت، معمولاً وقت برای فکر کردن و مدیریت ریسک کردن زیاد است و عملاً ریسک بالایی هم متوجه تریدر نخواهد بود.
پس اگر اهل ریسک کردن هستید، میتوانید ترید کردن را انتخاب کرده و از استراتژیهای کوتاه مدت با تحلیل تکنیکال استفاده کنید. اگر نه، بهتر است به سراغ استراتژیهای بلند مدت یا میان مدت بروید، سرمایهگذاری کنید و بیشتر روی تحلیل فاندامنتال تمرکز کنید.
این هم از این تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال!
اعتبار تحلیل مورد نیاز
اگر شما هم جزو افرادی هستید که به اعتبار یک سیگنال، بیشتر از سرعت سودآوری – یا حتی میزان سودآوری – آن اهمیت میدهید، باید بگوییم که به تحلیل فاندامنتال خوش آمدهاید!!
بله، در حالت کلی، تحلیل فاندامنتال به دلیل در نظر گرفتن معیارهای متعدد و زمانبندی طولانیتر، دارای اعتبار بیشتری است و در عین حال، مثل تحلیل تکنیکال هم زود منقضی نمیشود. به نوعی باز هم همان جریان ریسکپذیری و سطح مدیریت ریسک در اینجا هم صدق میکند.
با این حال، این نکته را در نظر داشته باشید که نه تحلیل فاندامنتال و نه تحلیل تکنیکال، هیچ کدام تضمینی و 100 درصدی نیستند و نباید به آنها اعتماد کامل کرده و همه سرمایهتان را بر اساس آنها وارد بازار یا یک معامله خاص کنید!
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال در یک نگاه
تحلیل تکنیکال | تحلیل فاندامنتال | |
اساس کار تحلیل | روند قیمتی و حجم معاملات | معیارهای متعدد از قبیل خودِ پروژه، بازار و غیره… |
مناسب برای | ترید کردن | سرمایهگذاری |
بازه زمانی | کوتاه مدت | میان مدت و بلند مدت |
استراتژیهای معاملاتی | اسکالپینگ، دی تریدینگ، سوئینگ تریدینگ و … | پوزیشن تریدینگ و سایر استراتژیهای بلند مدت |
ابزارهای مورد استفاده | الگوهای تکنیکال و اندیکاتورها | اخبار، سایتهای تحلیل فاندامنتال، اسناد تخصصی پروژهها، دادههای مختلف و … |
انقضا | به سرعت منقضی میشود | به این زودیها منقضی نمیشود |
مدیریت ریسک | در معاملات کوتاه مدت و پر ریسک استفاده میشود | مخصوص سرمایهگذاریهای طولانی و با قابلیت مدیریت ریسک بالا است |
جمعبندی
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)، دو مورد از مهمترین و کاربردیترین انواع تحلیلهای مورد استفاده در بازارهای مالی هستند.
تحلیل تکنیکال، صرفاً سعی دارد با استناد به روند قیمتی و حجم معاملات، قیمت یک نماد معاملاتی را در آیندّ ای نزدیک پیشبینی کند؛ این در حالی است که در تحلیل فاندامنتال بازارهای مالی، تحلیلگر سعی دارد با استناد به طیف گیتردهای از دادهها و اسناد و اطلاعات، ارزش ذاتی یک نماد معاملاتی را ارزیابی کرده و برای سرمایهگذاری روی آن در میان مدت و طولانی مدت، سیگنال ارائه کند.
عمدهترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، همین نحوه انجام آنها است. اولی صرفاً روی روند قیمتی تاکید دارد و دومی کلیه عوامل و فاکتورهای موثر در نوسانات و روند قیمتی را نیز رصد میکند. دومین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال که از اهمیت بسیار بالایی نیز برخوردار است، استفاده از تحلیل تکنیکال در تریدهای (Trading) کوتاه مدت است، در حالی که از تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای (Investing) بلند مدت و دست کم میان مدت استفاده میشود.
البته، در تشریح تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال میتوان به استراتژیهای مورد استفاده بر مبنای هر یک از این تحلیلها، ابزارهای مورد استفاده در آنها، مبحث مدیریت ریسک و مواردی از این دست نیز اشاره کرد. برای کسب اطلاعات تکمیلی در خصوص تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال میتوانید مقاله فوق را به طور کامل مطالعه کنید.
سوالات متداول
- انواع تحلیلهای مورد استفاده در بازارهای مالی کدامند؟
در حالت کلی، سه نوع تحلیل در بازارهای مالی استفاده میشوند: تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل فاندامنتال(Fundamental Analysis) و تحلیل سنتیمنتال (Sentimental Analysis)
- عمدهترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در چیست؟
مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در نحوه انجام آنها و دادههای مورد استفاده و همینطور در زمانبندی استفاده از آنهاست. طوریکه تحلیل تکنیکال برای تریدهای کوتاه مدت مناسب است و تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای بلندمدت.
- تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل فاندامنتال؟
این سوال، پاسخ ثابت و مشخصی ندارد. شما باید بر اساس ویژگیهای فردی خودتان، مهارتهایی که دارید، هدفتان از ورود به بازارهای مالی، میزان سرمایه و دانشتان، و فاکتورهایی از این قبیل شخصاً به این سوال پاسخ دهید که کدام تحلیل برای شما بهتر و مناسبتر است.
فهرست محتوا